-
ببخشید شما............
شنبه 15 مردادماه سال 1390 17:22
یه مدت پیش بعد از این همه به هم اس داد با اینکه شمارشو از حفظ بودم ولی نوشتم ببخشید شما................ میترسیدم کسه دیگه ای باشه. البته خیلی ازش دلگیرم.بعد از این همه مدت با اینکه میدونه من چقدر دلنگرانش بودم ولی یه اس ام اس هم بهم نداد.نمیدونم چکار کنم هنوز دوسش دارم.......ولی اونننننننننننننننننننن...
-
ای کاش میدونستی چقدر برام عزیزی
سهشنبه 24 اسفندماه سال 1389 23:24
-
جز تو
شنبه 4 دیماه سال 1389 12:58
جز تو کی می تونه عزیز من باشه کی می تونه عزیز من باشه کی می تونه عزیز من باشه جز تو کی می تونه عزیز من باشه کی می تونه تو قلب من جا شه مگه میشه مثل تو پیداشه همه چیزم؛ وای عزیزم جز من کی واسه دیدن تو مریضه اسم تو رو قلبش مینویسه گونه هاش از ندیدنت خیسه همه چیزم؛ وای عزیزم تو نباشی بی قرارم بد می بینم بد میارم بی تو،...
-
تو رو دوست دارم
جمعه 19 آذرماه سال 1389 21:14
نمیدونم چی بنویسم دلم براش تنگه همین
-
دلم برایه کسی تنگ است
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 02:21
دلم برایه کسی تنگ است که یه روز بهم گفت دوست دارم دلم برایه کسی تنگ است که یه روز با صدایه نفساش میخوابیدم دلم برایه کسی تنگ است که یه روز میگفت عاشقتم دلم برایه کسی تنگ است که دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد دلم...
-
عشقه بدون معشوق
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 15:28
هنوز دوسش دارم هنوز هر روز بهش فکر میکنم هنوز هر شب میام تویه وبلاگ میگم شاید نظری گذاشته نمیدونم چرا نمیتونم دل ازش بکنم با هاش خاطرات خوبی دارم هر آهنگی رو گوش میدم میاد تو نظرم هر بار گوشیم زنگ میخوره میگم شاید خودش باشه ولی وقتی گوشیمو جواب میدم یه صدایه دیگست ای کاش اون روزا بر میگشت ای کاش اون شبا برمیگشت چقدر...
-
بذار عاشقت بمونم
چهارشنبه 12 آبانماه سال 1389 00:15
حالا که همش تو رویاست بذار دلتنگت بمونم مرگ بیداری برا من اینو خیلی خوب می دونم بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم بذار عاشقت بمونم قلب من می گه که هستی اما چشمام می گه نیستی خیلی سخته باورم شه که تو پیشم دیگه نیستی بگو که هنوز چشاتو رو به عشق من نبستی چشم من می گه تو رفتی اما قلبم می گه هستی مگه میشه تو نباشی تو مثه...
-
سکوت
دوشنبه 5 مهرماه سال 1389 18:21
روزای سخت نبودن با تو خلا امیدو تجربه کردم داغ دلم که بی تو تازه میشد همنفسم شد سایه ی سردم تو رو میدیدم از اونوره ابرا که میخوای سر سری از من رد شی آسمونو بی تو خط خطی کردم چجوری میتونی انقده بد شی سکوته قلبتو بشکنو برگرد نذار این فاصله بیشتر از این شه نمیخوام مثل گذشته که رفتی دوباره آخره قصه همین شه روزای سخت نبودن...
-
آرزومه بودن کنارت
شنبه 2 مردادماه سال 1389 02:58
چه بسازی چه نسازی ، دل من کوکه با سازت همه ی اوج غرورم ، سهم قلب بی نیازت حال من خوبه با عشقت گر چه دورم از وصالت واسه من کافیه رویات ، واسه من بسه خیالت آرزوم ، بودن کنارت ، حتی یک لحظه تو خوابه چه بپرسی چه نپرسی ، چشم من پر از جوابه آرزوم ، بودن کنارت ، حتی یک لحظه تو خوابه چه بپرسی چه نپرسی ، چشم من پر از جوابه جات...
-
شروع با عشق
سهشنبه 29 تیرماه سال 1389 03:14
من این وبلاگو با عشقه یه نفر شروع کردم نمیدونم ولی دارم میبینم میره اگه اون بخواد بره این وبلاگ برا همیشه بسته میشه چون خودشم میدونو این وبلاگو فقطو فقط به خاطر خودش زدم.دوست دارم عسلم.
-
بخشش
سهشنبه 29 تیرماه سال 1389 03:03
ببخش عسلم یه مدت نبودم به دلیلی که بهت گفتم دوستت دارم هنوزم خانومی خودمی
-
تو هنوز با منی اما ...
یکشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1389 14:09
من از اینجا ماندن خسته شده ام در حالیکه از طرف ترس های بچگانه ام تحت فشار قرار گرفته ام و اگر مجبور به رفتن هستی آرزو میکنم همین حالا بروی برای اینکه حضورت هنوز همینجا پرسه میزند و هرگز مرا تنها نخواهد گذاشت به نظر نمیرسد این زخم ها بهبود پیدا کنند این درد زیادی واقعی است چیزهای زیادی وجود دارند که زمان قادر به پاک...
-
دلم برای کسی تنگ است…
دوشنبه 9 فروردینماه سال 1389 21:50
دلم برای کسی تنگ است… دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است… دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد … دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند… دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد … دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد… دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه...
-
چشاتو باز کن
جمعه 28 اسفندماه سال 1388 21:43
من و تو یه عمری با هم بودیم ، کی جدا می دیده از هم ما رو کی میونمون فاصله انداخت ، کیه که حل کنه این معما رو از اون لحظه که دل به تو بستم ، از این که نباشی می ترسیدم به خودم می گفتم کاشکی می مردم اما این روزها رو نمی دیدم چشامو بستم تا نبینم قلبت سهم کی داره می شه چشاتو وا کن تا ببینی قلبم بی تو آواره می شه بیا تماشا...
-
عشق من باش
سهشنبه 25 اسفندماه سال 1388 21:37
خوب من ، می خوامت ، آرزومه بیام تو خوابت عزیزم بخندی ، بشم محو صورت ماهت دوست دارم بمیرم اما اون اشکاتو نبینم بردی تو دیگه قلب من ، می خوام اون دستاتو بگیرم عشق من باش ، جون من باش نذاری یه روز این دلو تنهاش ای دیوونه ، دوست دارم نمی تونم از تو چشم بردارم (بردارم) عشق من با تو شادم ، آخه نمی ری تو از یادم روزی که تو...
-
شاید ندیده ای
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1388 12:59
گاهی خیال می کنم از من بریده ای، بهتر زمن برای دلت برگزیده ای، از من عبور می کنی و دم نمی زنی، تنها دلم خوش است که شاید ندیده ای..
-
قلبه شکسته
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1388 12:58
کهنه فروش تو کوچمون داد میزد کهنه می خریم، وسایل شکسته و پاره و پوره می خریم، بی اختیار فریاد زدم قلب شکستم می خری؟ گفت که اگه ارزشی داشت، کسی اونو نمی شکست.. دوست دارم خانم گلم
-
دیوونه
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1388 12:31
آره من اونم که گفتم واسه چشم تو دیوونم، آره من قولی بهت دادم که تا تهش بمونم، تو ولی این روزا سرد شده نگاهت، راهزنا زدن به راهت.. اما من چی؟ من فقط یه کم شکستم ، خوب نگام بکن، می بینی؟ من هنوز همون دیوونم..
-
دوست دارم خانمیم
دوشنبه 3 اسفندماه سال 1388 17:40
بوسه هایت ، جنس باران لبانت به از صد چشمه ساران به دو چشمانت رشک ورزد ماه تابان و گیسوانت بسانِ رودی بی پایان ، مرا تا بیکرانِ جنون رهنمون خواهند ساخت ! چه سخاوتمندانه است اینک شکوهِ حضورت ، در آغوشم با گرمای وجودت ای طلوع جاودان آب کن برفهایِ این دلِ یخزده و خاموشم ای دستهایِ تو سرشار از آسمان با هر نوازشت در من...
-
واسه اینه که
شنبه 10 بهمنماه سال 1388 18:40
تو فرق می کردی واسه من با همه ، واسه اینه که می مردم واسه تو توی نگاهت یه حس غریبی ، می گفت که دارم می شم عاشق تو جون منی ، آخه عمر منی ، چه جوری بگم می میرم واسه تو توی چشام که نگاه بکنی ، می بینی که دارم می شم عاشق تو (عاشق تو،عاشق تو) واسه اینه که می مردم واسه چشمات ، واسه اینه که می میرم واسه نگات واسه اینه همه...
-
می خواهم از تو بگویم
شنبه 10 بهمنماه سال 1388 18:28
می خواهم از تو بگویم بی آن که در جستجوی قافیه باشم و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم می خواهم از تو بگویم از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری با ساده ترین کلمات همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد می خواهم بگویم دوستت دارم امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم نه می خواهم ستاره...
-
به یادتم
شنبه 10 بهمنماه سال 1388 18:22
حالا که از تو دورم بذار که حرف دلمو بیارم به زبونم بذار بگم که اگه من اون سر دنیا باشم اگه من شاد باشم یا که غمگین باشم اگه خنده رو لبام موج بزنه یا که اشک از گونه هام چکه کنه اگه در خواب باشم یا که بیدار باشم اگه تو جمع باشم یا که تنها باشم من فقط لحظه هارو به یاد تو میگذرونم اگه من شاد باشم دلیل شادیم تویی ا گه...
-
عشق واقعی
شنبه 10 بهمنماه سال 1388 18:13
مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم. مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره. زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم. مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری. زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی. مرد جوان: منو محکم بگیر. زن جوان:...
-
نامه ای به خدا
جمعه 9 بهمنماه سال 1388 13:51
یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نا مه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بودنامه ای به خدا ! >>>>>>>>با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود : >>>>>>>>خدای عزیزم بیوه زنی 83...
-
امروز عصر
چهارشنبه 7 بهمنماه سال 1388 19:03
امروز عصر دلم شکست .........با یه حرف..............نمیخوام بنویسمش.........نمیتونم از فکرش در بیام...........خیلی برام سخت بود.......خیلی.........نمیدونم واقعا دوسم داره یا نه.........خیلی دوسش دارم..... خیلی........نمیدونم چه کار ی کردم که همچین فکری در مورد من کرده..........اون که میدونه عمره منه .........نفسه منه...
-
با دلم می مانی
چهارشنبه 7 بهمنماه سال 1388 18:55
هرگز گمان مبر ز خیال تو غافلم ، گر مانده ام خموش ، خدا داند و دلم خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم ، هرچه هستی گذرا نیست هوایت ، بویت ... فقط آهسته بگو . . . با دلم می مانی خانمی من .......
-
تو را دوست دارم
دوشنبه 5 بهمنماه سال 1388 23:07
و را دوست دارم و وقتی تو نیستی غمگینم و به آسمان آبی بالای سرت و اخترانی که تو را میبینند رشک میبرم تو را دوست دارم وآنچه میکنی درنظرم بی همتا جلوه می کند و بارها در تنهایی از خود پرسیده ام چرا آنهائیکه که دوستشان دارم بیشتر شبیه تو هستند تو را دوست دارم اما هنگامی که نیستی از هر صدایی بیزارم حتی اگرصدای آنانی باشد که...
-
عاشقانه دوستت دارم
دوشنبه 5 بهمنماه سال 1388 23:04
دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو میدهم قلبم تپش قلبت را می خواهد پس قلبم را به تو میدهم چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس نگاهم از آن توست عشقم تمامی لحظات تو را می خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی میکنند دل من همانند آسمان ابری از دوری تو ابری است درخشش چشمانم همانند خورشید درخشان انتظار چشمانت را می...
-
من
دوشنبه 5 بهمنماه سال 1388 22:28
شاید یه کسی شبها برای اینکه خوابتو ببینه به خدا التماس میکنه!! شاید یه کسی به محض دیدن تو دستش یخ میزنه و تپش قلبش مرتب بیشتر میشه!! مطمِئن باش یکی شبها بخاطر تو تو دریایی از اشک میخوابه!! ولی تو اونو نمیبینی؟؟ شایدم هیچ وقت نبینی خانمی دوست دارم
-
بیسکویت سوخته
دوشنبه 5 بهمنماه سال 1388 14:57
**زمانی که من بچه بودم، مادرم **علاقه** داشت گهگاهی غذای صبحانه را برای شب** * * درست کند. و من به خاطر می آورم شبی را بخصوص وقتی که او صبحانه ای، پس از گذراندن*** *یک روز سخت و طولانی در سر کار، تهیه کرده بود. در آن شب مدت زمان خیلی پیش، مادرم یک بشقاب* *تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بی نهایت سوخته در جلوی پدرم گذاشت....