بخشش

ببخش عسلم یه مدت نبودم به دلیلی که بهت گفتم دوستت دارم هنوزم خانومی خودمی

تو هنوز با منی اما ...

من از اینجا ماندن خسته شده ام در حالیکه از طرف

ترس های بچگانه ام تحت فشار قرار گرفته ام

و اگر مجبور به رفتن هستی آرزو میکنم همین حالا بروی

برای اینکه حضورت هنوز همینجا پرسه میزند

و هرگز مرا تنها نخواهد گذاشت

به نظر نمیرسد این زخم ها بهبود پیدا کنند

این درد زیادی واقعی است

چیزهای زیادی وجود دارند که

زمان قادر به پاک کردنشان نیست...

وقتی گریه میکردی تمام اشک هایت را پاک میکردم

وقتی فریاد میزدی با تمام ترس هایت مبارزه میکردم

در تمام این سالها دستت را در دستم گرفتم

ولی هنوز هم تو صاحب تمام وجودم هستی

تو مرا با نور خیره کننده ات جادو میکردی

حالا از طرف زندگی ای که تو پشت سرم گذاشتی زندانی شده ام

صورتت رویاهای مرا که زمانی شیرین بودند زیارت میکند

صدای تو تمام صحت عقلی مرا تعقیب کرد

...

به سختی تلاش کردم تا به خود بگویم که تو رفته ای

اگرچه هنوز هم با منی...

من خیلی وقته که تنها هستم

دلم برای کسی تنگ است…

دلم برای کسی تنگ است… 



دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…


دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …

دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…

دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…

دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…

دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …

دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…

دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده…

دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است…

دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است…

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است…

دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است…

دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است…

دلم برای کسی تنگ است که راهنمای زندگیست…

دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…

دلم برای کسی تنگ است که خانومی نام اوست…

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ دل تنگی هایم است…

دلم برای کسی تنگ است .............


دلم برات تنگ شده خانومیم (دوست دارم عسلم)


چشاتو باز کن

من و تو یه عمری با هم بودیم ، کی جدا می دیده از هم ما رو
کی میونمون فاصله انداخت ، کیه که حل کنه این معما رو

از اون لحظه که دل به تو بستم ، از این که نباشی می ترسیدم
به خودم می گفتم کاشکی می مردم اما این روزها رو نمی دیدم

چشامو بستم تا نبینم قلبت سهم کی داره می شه
چشاتو وا کن تا ببینی قلبم بی تو آواره می شه
بیا تماشا کن بی تو ، چیزی از دلم نمی مونه
واسه تو که قلبت از سنگه ، دل کندن ازم چه آسونه
چشامو بستم تا نبینم قلبت سهم کی داره می شه
چشاتو وا کن تا ببینی قلبم بی تو آواره می شه
بیا تماشا کن بی تو ، چیزی از دلم نمی مونه
واسه تو که قلبت از سنگه ، دل کندن ازم چه آسونه

من و تو یه عمری با هم بودیم ، کی جدا می دیده از هم ما رو
کی میونمون فاصله انداخت ، کیه که حل کنه این معما رو

از اون لحظه که دل به تو بستم ، از این که نباشی می ترسیدم
به خودم می گفتم کاشکی می مردم اما این روزها رو نمی دیدم

چشامو بستم تا نبینم قلبت سهم کی داره می شه
چشاتو وا کن تا ببینی قلبم بی تو آواره می شه
بیا تماشا کن بی تو ، چیزی از دلم نمی مونه
واسه تو که قلبت از سنگه ، دل کندن ازم چه آسونه
چشامو بستم تا نبینم قلبت سهم کی داره می شه
چشاتو وا کن تا ببینی قلبم بی تو آواره می شه
بیا تماشا کن بی تو ، چیزی از دلم نمی مونه
واسه تو که قلبت از سنگه ، دل کندن ازم چه آسونه

عشق من باش

خوب من ، می خوامت ، آرزومه بیام تو خوابت
عزیزم بخندی ، بشم محو صورت ماهت
دوست دارم بمیرم اما اون اشکاتو نبینم
بردی تو دیگه قلب من ، می خوام اون دستاتو بگیرم
عشق من باش ، جون من باش
نذاری یه روز این دلو تنهاش
ای دیوونه ، دوست دارم
نمی تونم از تو چشم بردارم (بردارم)

عشق من با تو شادم ، آخه نمی ری تو از یادم
روزی که تو رو دیدم ، دلمو به دل تو دادم
حالا من می دونم ، بی تو یه لحظه نمی تونم
تا دنیا باشه پا برجا ، به پای عشقت می مونم
عشق من باش ، جون من باش
نذاری یه روز این دلو تنهاش
ای دیوونه ، دوست دارم
نمی تونم از تو چشم بردارم (بردارم)
برای داشتن تو حتی واسه یه لحظه (لحظه)
جونمو ، زندگیمو بدم ، بازم می ارزه (می ارزه)
دلم می لرزه

عشق من باش ، جون من باش
نذاری یه روز این دلو تنهاش
ای دیوونه ، دوست دارم
نمی تونم از تو چشم بردارم (بردارم)
عشق من باش ، جون من باش
نذاری یه روز این دلو تنهاش
ای دیوونه ، دوست دارم
نمی تونم از تو چشم بردارم (بردارم)
عشق من باش (عشق من باش)
(عشق من باش،عشق من باش)
(عشق من باش،عشق من باش)
(عشق من باش،عشق من باش)